(تاریخ نشر۱۴۰۱/۸/۷. تاریخ بازبینی اول ۱۴۰۱/۸/۸)
میوه به هر رو رسد
روی دگر هم رسد
روز به روز هم رسد
خوشتر از این هم رسد
صبر کنی می رسد
جنگ کنی کم رسد
بدتر از این هم رسد
دعوت ماست می رسد
صبح ازل می رسد
شاخه طوبی رسد
منزل مولا رسد
کم نگیر می رسد
کل تواریخ رسد
کل معانی رسد
منزلت تو رسد
منفعت تو رسد
این نرسد آن رسد
سوگل کبری رسد
جنگ مکن می رسد
گفته به من می رسد
شب ببین می رسد
روز ببین می رسد
هرچه حوادث رسد
خوب و بد هم می رسد
کاش تو را هم رسد
معرفت خوب رسد
کاشمر خوب رسد
بد نشوی خوب رسد
چشم نزنی می رسد
طینت تو کم رسد
محنت تو بیش رسد
بغض مکن می رسد
عده کم جون رسد
پیش برو خوب برو
بچه آدم رسد
مذهب ایران رسد
مکتب ایران رسد
تکمله شعر دیشب که امروز آن را نوشتم
(۱۴۰۱/۸/۸)
میوه گر می نرسد
میوهِ دیگر برسد
به قناعت گفتم
به صناعت گفتم
در و دیوار زمین هم برسد
نه به سوئی که به هر سو برسد
خصلت آدم همین است
به ثریا برسد
نتواند نرسد
بتواند برسد
آدمِ عاقل بالغ برسد
آدمِ مسخره هرگز نرسد
جای دشواری نیست
هر زمان یک سر و صورت به سلامت برسد
آدمی فارغ از این بود به خلوت برسد