چای دبش: بزرگترین اختلاس کشور در این بخش در ۴۴ سال گذشته

اشتباه است فکر کنیم شرکت چای دبش بزرگترین اختلاسگر کشور است. بلی بزرگترین اختلاس ثبت شده کشور است ولی نه بزرگترین اختلاس کشور.

به اندازه وزن و حجم واردات و صادرات، ما اختلاس و اختلاسگر داریم. به اندازه رانت و بی رقیبی، ما گنهکار داریم. مفسده اجتماعی داریم. اختلاس، محصول رانت است. انحصار است. شریک دزد و رفیق قافله شدن است. قانون را به کمک دوستان دور زدن است. در امان بودن از هر خطر است. همه با هم بودن بیش از همه است.

برای هر اختلاسی شبکه لازم است: شبکه های مالی، بانکی، گمرگی، سیاسی، رانتی و غیره. الحمدالله همه این موارد بصورت شبانه روزی و حتی اورژانسی بین ایرانیان مقیم داخل با ایرانیان مقیم خارج برقرار است.

پس با عرض معذرت همه در این مملکت دزدند مگر خلافش ثابت بشود.

هر کس حجاب برتر داشت خطرناک است. هر کس جای مهر داشت خطرناک تر است. هر کس دلش به اسلام سوخت مستورتر است. هر کس از شهدا گفت مظنون تر است.

در این ماجرای دبش اینقدر حرف زده شده که اصل ماجرا گم شده است. از بس به حرف زدن عادت کرده ایم. سوژه از آنها، تجزیه و تحلیل مصائب از ما.

مجبور شدم حرفها را ول کنم و به متن  ویکی پدیا بسنده کنم و بقیه ماجرا را از زبان دست اندرکاران چای کشور پی بگیرم (فرارو، ۲۱ آذر ۱۴۰۲):

بزرگی فساد مالی چای دبش:

این فساد بزرگ‌ترین و سنگین‌ترین فساد مالی تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. رقم این اختلاس حدود ۳٫۴ میلیارد دلار (نزدیک به ۱۴۰ هزار میلیارد تومان در زمان اختلاس) است که از لحاظ مقیاس تا این زمان در ایران بی‌سابقه بوده‌ است.

شکل گیری این فساد:

بیش از ۹۰ درصد این فساد در دولت سیزدهم (دولت فعلی) اتفاق افتاده است.

مقدار ارز تخصیصی و اختلاسی: 

گروه کشت و صنعت دبش طی سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ برای واردات چای و ماشین‌آلات مبلغی برابر با سه میلیارد و سیصد و هفتاد میلیون دلار ارز دریافت کرده که یک میلیارد و چهارصد و هفتاد و دو میلیون دلار از این مقدار، ارز دولتی بوده‌است. این میزان دلار ارزان برای تأمین ۱۴ سال چای کشور ایران کافی بوده‌ است.

بانک های وام دهنده: چقدر صف بسته اند؟ مگر چائی مجانی می دادند؟

بانک صادرات: ۸۷۱ میلیارد و ۱۴۸ میلیون تومان

بانک شهر:  ۳۰۸ میلیارد و ۵۸۵ میلیون تومان

بانک خاورمیانه: ۱۸۶ میلیارد و ۹۹۸ میلیون تومان

بانک کارآفرین: ۱۶۶ میلیارد و ۴۹۹ میلیون تومان

بانک ایران‌زمین: ۱۳۰ میلیارد تومان

بانک ملی: ۱۰۰ میلیارد و ۳۳ میلیون تومان 

بانک تجارت: ۸۹ میلیارد و ۵۰۸ میلیون تومان.

پولهای بانک ها از کجا تامین می شود؟

از سپرده های مردم بیچاره ایران که پولهای خود را برای دریافت سودی ناچیز در نزد بانک ها می گذارند. به این امید که حداقل سود را بگیرند اما اصل پول را دزد نبرد!

پول از جیب ملت

چای نامرغوب به خورد ملت

گور پدر ملت

می خواست خر نباشد ملت

دولت از ملت

کجاست دولت؟

کجاست ملت؟

ملت، صف گوشت

دولت، سر هوش

آشوده بخواب ملت با هوش

چگونگی فساد:

شرکت دبش برای واردات چای درجه یک هندی ثبت سفارش می دهد. برای آن ارز دولتی/نیمائی از بانک مرکزی می گیرد. به جای هند می رود کنیا (هیئت چند نفره بوده نمی دانیم)، به جای خرید چای درجه ۱، درجه ۲ می خرد. چون مردم که آدم نیستند. دولتی ها با هم نیستند. وزیر وقت کشاورزی و دیگر نورچشمان هم که دست اندرکار نیستند!!

اختلاف قیمت برای هر کیلوگرم می شود ۱۲ دلار ناقابل. بر می گردد ایران چای ۲ دلاری کنیا را در بازار به قیمت هر کیلوگرم ۱۴ دلار می فروشد.

دلار زیاد می آید. به مصلحت نمی بیند همه را در خانه و یا در نزد بانک های خارجی نگهداری کند. لذا مقداری را به ایران منتقل می کند، زمین و ملک می خرد. در سهام دیگر شرکت ها شریک می شود. آدم های بیشتری می خرد. مقداری هم عیدی می دهد. سهم شرکا را می دهد. به خانم هم که سرکار علّیه نرگس خاتون هستند، شمش طلا می خرد.

خانم هم به پاس خدمات همسر و به نیابت از همسر که سهامدار چند شرکت دیگر است، ساعت طلا با آرم چای دبش هدیه می دهد. یک بج کت طلا منقش به آرم چای دبش هم برای همسر عزیز دلبندش می خرد تا تو چشم ها باشد و خدای ناکرده در تقسیمات اراضی بعدی فراموش نشود.

هرچه ماند در بازار آزاد آب می کند تا دلالانی چون او بروند با شاه دزدهای دیگر اختلاسهای بزرگتر برای دیگر اقلام مورد نیاز کشور انجام بدهند.

این اقلام چه ها هستند؟ سئوال گمراه کننده ائی است. بفرمائید چه ها نیستند: از شیرمرغ تا جان آدمیزاد. از سم اسب تا ناخن آدمیزاد.

البته تخلفات این شرکت عام و خاص یا خاص خاص فراتر از اینها بوده از جمله:

  1. مخلوط کردن چای دپو شده در انبارها با چای خارجی و بسته بندی شکیل آن و فروش چند برابری آن در بازارهای داخلی،

  2. سرطانی کردن مردم با چائی های سنواتی که آلوده به افلاتوکسین بودند و به جای مصرف باید امحا و یا تبدیل به کمپوست چای (کود گیاهی) می شدند،
  3. آبرو بردن از ایران در کشور کنیا برای این تخلف غیر انسانی و بیشتر حیوانی.

تعریف چای سنواتی:

چای مانده و کهنه ائی که در انبار‌ها به هر دلیلی می‌ماند و تاریخ مصرف آن می‌گذرد. اگر ملاک این تعریف است، همه محصولات داخلی بالقوه و بالفعل می توانند دچار چنین سرنوشتی بشوند. از تولید خودرو گرفته تا هر محصول دیگر از جمله مدیریت، حوزه و دانشگاه.

گزارش تخلف:

مدیر اجرایی سندیکای چای گفته‌ است که گزارش تخلف را در دی‌ ماه سال ۱۴۰۱ به وزیر وقت داده اما او هیچ اقدام عملی در این زمینه نکرد.

یک حرف هم از زبان مدیر عامل چای دبش قبل یا بعد از رفتن به زندان:

چه اتهامی! در خصوص چای دبش بزرگنمایی شده است. امروز اگر شما بخواهید چای ایرانی را از شمال کشور تهیه کنید، کمتر از کیلویی ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار تومان به شما نخواهند داد. این رقم چیزی حدود ۳ دلار است؛ بنابراین آیا غیر منطقی است که قیمت چای خارجی ۸ یورو باشد؟

وضعیت پرونده:

(دکتر) اکبر رحیمی مدیرعامل گروه کشت ‌و صنعت دبش پس از صدور قرار وثیقه پنج هزار میلیارد تومانی، بازداشت شده و اکنون در زندان به سر می‌برد. قبلا هم او یک‌بار بازداشت و سپس آزاد شده است (عصر ایران، ۱۳ آبان ۱۴۰۲).

او یک پرونده بزرگ دیگر مربوط به تخلف در واردات کاغذ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته که شاید همان سبب ارتقای او از وضعیت گذشته (کاغذ بازی) به وضعیت فعلی (چای بازی) شده است.

مطمئنا دفعه بعد او را در کسوت دیگر و در موقعیت بهتر (بانک بازی) خواهیم دید. زیرا ثابت کرده: ۱) کننده است، ۲) داماد خانواده عیدی است، ۳) همسرش هم خیلی عیدی است. از بس به شرکت های که در آنها سهامدار است، عیدی خوب می دهد.

تنها آرزوی ایشان بعنوان الیت جامعه این است که اگر خواستند از یک ایرانی کار آفرین بر خود آفرین در داخل و یا در خارج از کشور یادی بکنند، اگر آن اسم اکبر طبری نباشد، حتما اکبر رحیمی باشد و حتما هم با محمدرضا رحیمی معاون رئیس جهمور سابق اشتباه گرفته نشود. خاوری و داوری بروند گم بشوند. رفیق مشترک همه ما عشق است.

تعدادی هم در این مدت مرثیه سرائی کردند که اگر این پول اختلاس نمی شد، چه ها می شد. مثلا ۱۰۰ هزار کلاس درس می شد.

این افراد قدر ناشناس، نمک ناشناس، فوق فوقش کاسه نمد شناس هستند.

مکتب ندیده هستند. فرق شمش و مفرغ را از هم تشخیص نمی دهند. اینها باید بروند دوره بانک مرکزی شناسی ببینند. پیشنهاد مشخص من به ایشان شرکت در کلاسهای برخط بابک زنجانی از اختلاسگران سنگین وزن کشور در حوزه بانک مرکزی است.

عکس اختلاس چای دبش.آذر 1402
دلسوزی بیخود دست اندرکاران!

گفتم اینها کیانند

گفتند که ماکیان اند

گفتم چقدر شناس اند

گفتند که قدر شناس اند

از ماکیان شناس اند

مارک هم نداشت شناسند

از مارک چای شناسند

روزی روند به مکتب

مکتب تمام شناسند

نور از خدا شناسند

بالای سر شناسند

جرات نداشت ببوسم

چون جرم من شناسد

سابق بر این نبودند

از بس که بد شناسند

تخم زحل شناسند

روزی که ارز ندارند

نقش ریال شناسند

نیما خانم بداند

ایران خانم شناسد

(تاریخ نشر ۱۴۰۲/۹/۲۱. تاریخ بازبینی دوم ۱۴۰۲/۹/۲۸)

درباره ی حسن زاده راستگاری

مطلب پیشنهادی

عید فطر بر شما مسلمانان مبارک

(تاریخ نشر ۱۴۰۳/۱/۲۲. باز نشر از نوشته انتشار یافته قبلی خودم در سایت بینانیوز، ۱۳۹۳) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


− 3 = سه